خلاصه داستان: داستان آدمکشی که دچار یک بیماری لاعلاج میشود و بنابراین، برای سر خود جایزه میگذارد. در این بین متوجه میشود تمام آدمکشهایی که استخدام کرده، دوست دختر سابقاش را نیز هدف قرار دادهاند و برای همین باید از خود و دوست دخترش در برابر تمام همکاراناش که ارتشی از قاتلان هستند، دفاع کند.
خلاصه داستان: گروهی از دوستان در یک حلقه زمانی به دام می افتند ، جایی که دشمنان مرموز تعقیب می کنند و آنها را به طرز وحشتناکی می کشند ، باید تا طلوع آفتاب زنده بمانند تا از آن فرار کنند.
خلاصه داستان: ریلی و الیوت دوتایی پدر و دختر با ماشین خود به یک اسب شاخدار برخورد کردند و آن را به عقب نشینی بیابان از یک مدیر عامل دارویی مگا با سلامتی رساندند.
خلاصه داستان: شش نفر ناخواسته وارد یک بازی اتاق فرار میشوند و پس از پیوستن به دو بازماندهی اصلی، در مییابند که قبلاً این بازی را انجام دادهاند و برای زنده ماندن نقاط مشترکی دارند.
خلاصه داستان: گروهی از مستعمرهنشینهای جوان فضایی در حالی که انتهای یک ایستگاه فضایی متروکه را میچرخانند، با وحشتناکترین شکل زندگی در کیهان روبرو میشوند.