خلاصه داستان: داستان مردی که در یک عمارت مجلل حضور دارد و به ناگاه خود را درگیر جنگ با زنبوری می بیند. چه کسی برنده خواهد شد و چه صدمات جبران ناپذیری در این روند وارد خواهد شد؟
خلاصه داستان: ثور که در سیاره ساکار زندانی شده است، باید با زمان مسابقه دهد تا به آسگارد بازگردد و راگناروک، نابودی جهانش را به دست تبهکار قدرتمند و بی رحم هلا، متوقف کند.
خلاصه داستان: با تولد دختری به نام «رایلی»، اولین حس او یعنی «جوی» نیز متولد میشود. «جوی» در تلاش است همواره «رایلی» را خوشحال نگه دارد و از مرور خاطرات تلخ، جلوگیری میکند اما علاوه بر او، حس ناراحتی، عصبانیت، ترس و چِندِش نیز وجود دارند و در مواقع لازم، سُکان احساسات «رایلی» را به دست گرفته و باعث بروز حالت مورد نظر میشوند.
خلاصه داستان: کیت دختر جوانی است که در زندگی اش تصمیمات نادرست فراوانی گرفته. او قصد داشت که خواننده شود اما اکنون در یک فروشگاه کار می کند. هرچند هنگامی که او با فردی به نام تام در این فروشگاه ملاقات می کند زندگی اش زیر و رو شده. این اتفاق به قدری خوب است که باورش برای کیت دشوارمی باشد.