خلاصه داستان: گروهی از فضانوردان پس از قرار گرفتن در معرض تشعشعات کیهانی، قدرتهای فوقالعادهای به دست میآورند و باید از آنها برای مقابله با نقشههای دشمن خود، دکتر ویکتور فون دوم، استفاده کنند.
خلاصه داستان: خون آشام ها در تلاش هستند تا اف.بی.آی را متقاعد کنند که بلید باعث کشته شدن بیش از هزاران انسان شده است تا از این طریق او را بی اعتبار سازند. ماموران اف.بی.آی محل اقامت بلید را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچیان شب به اسم هانیبال کینگ و ابیگیل ویسلر از مهلکه نجات می یابد.
خلاصه داستان: تحول عجیبی در نسل خون آشامان رخ داده است: ریپر خون آشامی که دارای دارای خاصیت خون آشامی سیری ناپذیر است و بر خلاف خون آشامان با گلوله از بین نمی رود. طعمه های ریپر هم انسانها و هم خون آشامان هستند و قربانیهای او خودشان بصورت ریپر در می آیند. جمعیت آنها به سرعت افزایش می یابد، این امر موجودیت خون آشامان را تهدید می کند زیرا بزودی انسان کافی برای تامین خون مورد نیاز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و یک دانشمند اسلحه سازی با نام اسکاد بطور عجیبی توسط شورای خون آشامان فراخوانی می شوند...
خلاصه داستان: چون مادر «بلید» در زمان بارداری توسط یک خون آشام زخمی شده، بلید که یک نیمه انسان - نیمه خون آشام است، دارای تمام خصوصیات خوب خون آشامان بهمراه بهترین مهارتهای انسانی می باشد. بلید به شکار خون آشامان می پردازد تا انتقام مادرش را بگیرد. خون آشامان که تصمیم دارند بزودی به تمام سازمانهای مهم انسانها نفوذ کنند، به بلید نیاز دارند زیرا او دارای خون ویژه ای است...
خلاصه داستان: داستان سریال درباره پدربزرگ ماجراجویی به نام ریک است که بعد از مدت ها به کانون خانواده برگشته است. او که شخصیت نامتعادلی دارد، وقت خود را صرف اختراعات عجیب و غریبی می کند و به تازگی هم توانسته وارد دنیاهای موازی مختلف با موجوداتی عجیب الخلقه شود و برای پیشبرد اهدافش در این مکان ها و آزمایش نتیجه اختراعات مختلفش از "مورتی" که علاقه چندانی به ورود به این ماجراجویی ها ندارد، کمک می گیرد که موجب دردسرهای فراوانی برای مورتی می شود...