خلاصه داستان: «مایک اودانل»، پدر 37 ساله ای که زندگی برایش آنطور که دوست می داشته پیش نرفته است و آرزوی بازگشت به دوران جوانی را دارد، یک شب هنگام نجات یک پیرمرد به طور اتفاقی از پل پرتاب می شود و در صبح همان روز خود را پسری 17 ساله می بیند که دوباره به دبیرستان باز گشته است، او که نمی توانست با دختر خود رابطه صحیحی برقرار کند، اکنون به همان دبیرستانی که دخترش تحصیل می کند می رود و ...
خلاصه داستان: کوچکترین پسر یک بوکسور سابق الکلی به خانه باز می گردد، جایی که توسط پدرش برای رقابت در مسابقات هنرهای رزمی مختلط آموزش می بیند - مسیری که مبارز را در مسیر برخورد با برادر بزرگتر خود قرار می دهد.
خلاصه داستان: پس از یک حادثه مرگبار که او را در مسیری لجام گسیخته ویرانی می فرستد، یک بوکسور قهرمان می جنگد تا حضانت دخترش را به دست آورد و حرفه حرفه ای خود را احیا کند.
خلاصه داستان: در دنیایی که کشتی هیولاها یک ورزش جهانی است و هیولاها ورزشکارانی فوق ستاره هستند، وینی نوجوان با مربیگری یک هیولای شرور دوست داشتنی و تبدیل شدن به یک قهرمان به دنبال راه پدرش است.
خلاصه داستان: آدونیس هم در زندگی حرفه ای و هم در زندگی خانوادگی خود پیشرفت کرده است، اما وقتی یک دوست دوران کودکی و اعجوبه بوکس سابق دوباره ظاهر می شود، رویارویی چیزی بیش از یک مبارزه است.