خلاصه داستان: یک بازی مرموز مرگ نوجوان که در آن یک بازی مافیایی برای دانش آموزان کلاس 2 و 3 رخ می دهد که عقب نشینی و جنگ روانی شدید تقلب و فریب و تنش نفس گیر را ترک کردند.
خلاصه داستان: به اندازه کافی بد است که دانش آموزان مدرسه شبانه روزی سامانتا و کلارا نمی توانند برای تعطیلات به خانه بروند، اما وقتی یک باند قاتل به درب خانه آنها می رسد - درست در زمان کریسمس - همه چیز تغییر می کند.
خلاصه داستان: وقتی مارگوت، دانشجوی سال دوم کالج با رابرت مسن‌تر قرار ملاقات می‌گذارد، متوجه می‌شود که رابرت آی‌آر.ال با رابرتی که او در مورد پیام‌های متنی با او معاشقه می‌کرده، مطابقت ندارد. کاوش تیغ تیز در مورد وحشت دوستیابی.
خلاصه داستان: در عرض 24 ساعت، Feña از شدت احساسات انسانی غرق می شود، وقتی افرادی که به نظر می رسید در زمان انتقال او ناپدید شده بودند، ناگهان به زندگی او بازگشتند.
خلاصه داستان: مانوئل در یک شهر کوچک ساحلی زندگی می کند. او با بهترین دوستانش در یک گروه باس می نوازد. یکی از آنها فیلیپه است که با او دوستی قوی دارند. پیوند ناگسستنی تا زمان آزمایش آن فرا برسد.
خلاصه داستان: دو جوان درمی یابند که چگونه آینده خود را بر اساس عشق و/یا شغل شکل دهند. سپس یکی از آنها خود را می بیند که باید تصمیم بگیرد که آیا با خطر آسیب رساندن به همسر مورد علاقه خود با خوشحالی زندگی کند یا خود را قربانی کند ...
